رد پایی بر ساحل
 
 
چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 15:25 ::  نويسنده : ليلا
 
به زندگي فكر كن ولي برايش غصه نخور!
ديدن،حقيقت است،ولي درست ديدن،فضيلت
ادب خرجي ندارد ولي همه چيز را مي خرد.
زندگي معلم بي رحمي است كه اول امتحان ميكند و بعد درس مي دهد،با شروع هر صبح فكر كن تازه به دنيا آمدي،مهربان باش و دوست بدار شايد كه فردائي نباشد و شايد فردايي باشد اما عزيزي نباشد!


چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 15:25 ::  نويسنده : ليلا
 
حكايت ما آدم ها،حكايت كفشهاييه كه،اگه جفت نباشند..
هر كدومشون،هر چقدر شيك باشند،تا هميشه لنگه به لنگه اند..
كاش خدا جفت هر كس را باهاش مي آفريد،تا اينهمه آدمهاي لنگه به لنگه زير اين سقف ها،به اجبار،خودشون رو جفت نشون نمي دادند..


چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 15:10 ::  نويسنده : ليلا


قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است
و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات!
آن هم حج و نماز !

کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست.
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه
اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که
این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت،
از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند،
وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و شانه و ... شد
و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند
وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و
نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد،

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان
آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است.

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده،
‌یکی ذوق می کند که ترا با طلا نوشته، ‌یکی به خود می بالد که ترا
در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند،‌
آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند
اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”احسنت …! ”
گویی مسابقه نفس است …

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه،
‌خواندن تو از آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری
ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند، ‌حفظ کنی، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو.
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند،‌ گویی که قرآن همین الان
به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است
که به صلیب جهالت کشیدیم.



چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: 21:19 ::  نويسنده : ليلا

پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است. اگر عشق‌ات ساده است و کوچک و معمولی، اگر عشق‌ات گذرا است و تفنن و تفریح... خدا چندان کاری به کارت ندارد. اجازه می‌دهد که عاشقی کنی، تماشایت می‌کند و می‌گذارد که شادمان باشی اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی، خدا با تو سخت گیرتر می‌شود.
 
هر قدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاک بازتر و هر اندازه که عشق‌ات ناب‌تر شود و زیباتر، بیش‌تر باید از خدا بترسی. زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی‌گذرد، مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند.
 
پشت سر هر معشوقی، خدا ایستاده است و هر گامی که تو در عشق برمی‌داری، خدا هم گامی در غیرت برمی‌دارد. تو عاشق تر می‌شوی و خدا غیورتر.
و آن گاه که گمان می‌کنی معشوق چه دست یافتنی است و وصل چه ممکن و عشق چه آسان، خدا وارد کار می‌شود و خیال‌ات را درهم می‌ریزد و معشوق‌ات را درهم می‌کوبد؛ معشوق‌ات، هر کس که باشد و هر جا که باشد و هر قدر که باشد. خدا هرگز نمی‌گذارد میان تو و خودش، چیزی فاصله بیندازد.
 
معشوق‌ات را می‌شکند و تو ناامید می‌شوی و نمی‌دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است. ناامیدی از اینجا و آنجا، ناامیدی از این کس و آن کس. ناامیدی از این چیز و آن چیز. تو ناامید می‌شوی و گمان می‌کنی که عشق بیهوده‌ترین کارها است. و برآنی که شکست خورده‌ای و خیال می‌کنی که آن همه شور و آن همه ذوق و آن همه عشق را تلف کرده‌ای. اما خوب که نگاه کنی می‌بینی حتی قطره‌ای از عشق‌ات، حتی قطره‌ای هم هدر نرفته است. خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته و به حساب خود گذاشته است.
 
خدا به تو می‌گوید: "مگر نمی‌دانستی که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است"؟ تو برای من بود که این همه راه آمده‌ای و برای من بود که این همه رنج برده‌ای و برای من بود که این همه عشق ورزیده‌ای. پس به پاس این، قلب‌ات را و روح‌ات را و دنیایت را وسعت می‌بخشم و از بی‌نیازی نصیبی به تو می‌دهم. و این ثروتی است که هیچ کس ندارد تا به تو ارزانی‌اش کند.
 
فردا اما تو باز عاشق می‌شوی تا عمیق‌تر شوی و وسیع‌تر و بزرگ‌تر و ناامیدتر. تا بی‌نیازتر شوی و به او نزدیکتر. راستی اما چه زیباست و چه باشکوه و چه شورانگیز، که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است!



دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 18:57 ::  نويسنده : ليلا
هفت تا سنگ بنداز تو دریا و هفت تا آرزو کن !
به آسمون و ستاره ها نگاه کن !
چای بخور ، برای دیگران هم چای دم کن !
جوراب های رنگی بپوش !
خواب ببین !
شعر بگو !
خاطرات قشنگ رو بنویس !
بالا بلندی ، وسطی بازی کن !
قاصدک ها رو بگیر و آرزو کن و فوتشون کن !
خواب بد دیدی بپر ، حتما یه لیوان آب بخور !
... بی مناسبت کادو بخر ! بگو این توی ویترین برای تو بود !
در لحظه دست دادن به یه دوست ، دستش رو فشار بده
لباس های رنگی بپوش !
آب نبات چوبی لیس بزن !
نوزاد فامیل رو بغل کن !
عکسات رو با لبخند بگیر !
بستنی قیفی بخور !
زیر جمله های قشنگ یه کتاب خط بکش !
به کوچیکتر ها سلام کن !
تلفن رو بردار و به دوست های قدیمیت زنگ بزن !

باغ وحش برو ، شهربازی ، چرخ و فلک سوار شو !
جمعه ها کوه برو ، هر جاش که خسته شدی ، یه ذره دیگه ادامه بده !
نون خامه ای بخر و با لذت بخور !
قبل خواب کارای روزت رو مرور کن !
هیچ وقت خودت رو به مردن نزن !
نفس های عمیق بکش !
به دردو دل دیگران با دقت گوش بده !
سوار تاکسی شدی بلند سلام کن !
چون ...
هر جا وایستی ، مـــــُـــردی !!
زنده باش ، زندگی کن !
برای زنده موندن از داشته هات غافل نشو !
قدر همشون رو بدون ،
بگذار زندگی از اینکه تو زنده ای، به خودش ببالد.


دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 18:48 ::  نويسنده : ليلا


كجا باید رفت؟.....
ز كه باید پرسید؟!!!
واژه عشق و پرستیدن چیست؟
جان اگر هست چرا در من نیست؟

 

من كه خود می دانم ..
راه من راه فناست
قصه عشق فقط یك رویاست....
اه ای راه سكوت...
اه ای ظلمت شب....
من همان گمشده ی این خاکم
به خدا عاشق قلبی پاكم
 
 



یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 17:51 ::  نويسنده : ليلا

تو قامت بلند تمنایی ای درخت

همواره خفته است در آغوشت آسمان

بالایی ای درخت

دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار

زیبایی ای درخت

وقتی که باد ها در برگهای درهم تو لانه می کنند

وقتی که بادها گیسوی سبز فام تورا شانه می کنند

غوغایی ای درخت

وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است

در بزم سرد او،خنیاگر غمین خوش آوایی ای درخت

در زیر پای تو؛

اینجا شب است و شب زدگانی که چشمشان صبحی ندیده است 

تو روز را کجا؟خورشید را کجا؟در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت؟

چون با هزار رشته تو با جان خاکیان

پیوند می کن

پروا مکن ز رعد ؛پروا مکن ز برق 

که بر جایی ای درخت




یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 17:47 ::  نويسنده : ليلا

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!


لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!





یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 17:39 ::  نويسنده : ليلا
 
 
 
وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز
و دویدن که آموختی ، پرواز را
- - - - - - - - - - - - - -
راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند
- - - - - - - - - - - - - -
دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیر
- - - - - - - - - - - - - -
و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شو
- - - - - - - - - - - - - -
من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت
- - - - - - - - - - - - - -
بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند
- - - - - - - - - - - - - -
پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند
- - - - - - - - - - - - - -
پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند
- - - - - - - - - - - - - -
اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت
کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید
و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست
- - - - - - - - - - - - - -
آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت
 


سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, :: 22:43 ::  نويسنده : ليلا

دوباره آسمان این دل ابری شده
دوباره این چشمهای خسته بارانی شده
دوباره دلم گرفته ، و شعر دلتنگی را برای این دل می خوانم
می خوانم و اشک می ریزم
آنقدر اشک می ریزم تا این اشکها تبدیل به گریه شوند
در گوشه ای تنها و خسته از این دنیا
دوباره این دل بهانه می گیرد و درد دلتنگی را در دلم بیشتر می کند
خیلی دلم گرفته است
مثل همان لحظه ای که آسمان ابری می شود
خیلی دلم گرفته است
مثل همان لحظه ای که پرنده در قفس اسیر است
و با نگاه معصومانه خود به پرنده هایی که در آسمان
آزادانه پرواز می کنند چشم دوخته است
دلم گرفته مثل لحظه ی تلخ غروب!
مثل لحظه ی سوختن پروانه !
مثل لحظه ی شکستن یک قلب تنها...!دوباره خورشید می رود و یک آسمان بی ستاره می آید
و دوباره این دل بهانه می گیرد
به کنار پنجره می روم!
نگاه به آسمان بی ستاره!
آسمانی دلگیرتر از این دل خسته!
یک شب سرد و بی روح!
سردتر از این وجود یخ زده!
خیلی دلم گرفته است!
احساس تنهایی در وجودم بیشتر از همیشه است!
تنهایی مرا می سوزاند!
دلم هوای تورا کرده است!
دوباره این دل مثل چشمانم در حسرت طلوعی دیگر است!
آسمان چشمانم پر از ابرهای سیاه سرگردان است
قناری پر بسته در گوشه ای از قفس  این دل نشسته و بی آواز است!
هوا ! هوای ابریست! هوای دلگیریست!
می خواهم گریه کنم. می خواهم ببارم
دلم می خواهد از این غم تلخ و نفسگیر رها شوم!
اما نمی توانم!
خیلی دلم گرفته است!
اما کسی نیست تا با من درد و دل کند!
کسی نیست سرم را بر روی شانه هایش بگذارم و آرام شوم
هیچکس نیست............!!!

 



درباره وبلاگ


می روم آهسته آهسته دوردوردور پایانی نیست سکوت است وسکوت وسکوت آنجا که فقط آب است و دریا آنجا که همیشه خدا می خندد آنجا که بهار با زمستان قهر نیست آنجا که آرزوهایم به پایان می رسد.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رد پایی بر ساحل و آدرس razak.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

آموزش کامپیوتر





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 114
بازدید کل : 85312
تعداد مطالب : 118
تعداد نظرات : 64
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


بهترين کدهاي موزيک و قالبهاي وبلاگ